| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
امروز اصغر فرهادی خاطره ي تاثيرگذاري گفت:
بعد از نمايش يك فيلم ايراني، با دوستان خارجي نشسته بوديم به گفتگو. يكيشان پرسيد: آن پسرك سر چهار راه چه ميفروخت؟ مواد مخدر بود يا... . من پاسخ دادم فال ميفروخت . پرسيد فال چيه؟ گفتم شعر. شعر هاي شاعر بزرگمان حافظ. با هيجان گفت: يعني شما از كشوري ميآييد كه در خيابانهايش شعر ميفروشند و مردم عادي پول ميدهند و شعر ميخرند!!!!
ميرفت سر ميزهاي مختلف و با شگفتي اين را به همه ميگفت. و اين يعني زاويه ديد يكي سياهي ميبيند و يكي زيبايي!